کارآفرینی سازمانی
برخی از کسب و کارها می دانند که چه کاری را به خوبی انجام می دهند و هدفشان این است که در فضای خود بهترین باشند بدون اینکه ریسک زیادی را متحمل شوند. سایر کسب و کارها به دنبال یافتن «چیز بزرگ بعدی» و ایجاد محصولات و خدمات جدید هستند. این مشاغل اخیر به عنوان کارآفرینی سازمانی شناخته می شوند.
درک نحوه عملکرد این نوع کسب و کارها به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که آیا می خواهید در افزودن محصولات و خدمات جدید به ترکیب خود تهاجمی تر عمل کنید.
کارآفرینی سازمانی چیست؟
کارآفرینی سازمانی فرآیندی از کارآفرینی است که درون یک سازمان توسط یک فرد یا تیم شکل میگیرد که علاوهبر فعالیتهای نوآورانه موجب توسعه خدمات، فناوری، تولیدات، شیوه مدیریت و مواردی از این دست میشود. به عنوان شبکه اجتماعی محبوب اینستاگرام را میتوان بدون وجود ابزار لایک و کامنت تصور کرد؟ وجود این قابلیت حاصل تلاش کارآفرینان سازمانی است. درواقع کارمندان درحالی که وظایف محول شده خود را در سازمان انجام میدهند میتوانند به عنوان یک کارآفرین مستقل عمل کرده و دست به ابتکار عمل بزنند و خدمات، محصولات و فرآیندهای مختلفی را برای سازمان ایجاد کنند. برای انجام این مهم نیاز به خلاقیت خاص و ویژهای نیست و تنها باید شهامت ارائه طرح و ایده خود را داشت؛ البته با فرض ایجاد ارزش آفرینی برای سازمان و مشتریان باید انجام شود.
انواع کارآفرینی سازمانی
. کارآفرینی اداری
. کارآفرینی تقلیدی
. کارآفرینی اکتسابی
. کارآفرینی انکوباتیو
. کارآفرینی فرصت گرا
کارآفرینی اداری
کار آفرینی اداری بیشتر شبیه به مشابه تحقیق و توسعه سنتی می باشد، که در آن شرکت برای تشویق نوآوری و توسعه ابداعات، اقدام به تعریف پروژه های R&D و هدایت آنها می شود. در این رویکرد افراد واحد تحقیق و توسعه قسمتی از فرایند نوآوری را اجرا می کنند، بقیه فرایند توسط سایر واحد سازمان ها (بازاریابی، تولید و مالی) انجام خواهد شد.
کارآفرینی تقلیدی
کارآفرینی تقلیدی به معنای گرفتن ایده از مبدا آن و تبدیل ایده به محصول یا خدمت با ارزشی برای مشتریان می باشد. در این صورت ایده های خلاق دیگران گرفته می شود و توسعه و تجاری سازی آنها توسط سازمان صورت پذیر می باشد. ایده، دارای ارزش پولی می باشد که بعضی از شرکت ها برای رسیدن به آن به جاسوسی صنعتی متوسل می شوند و موازین اخلاقی در کسب وکار را رعایت نخواهند کرد.
کارآفرینی اکتسابی
دراین شیوه، مدیران شرکت به دنبال فرصت های کارآفرینی برون سازمانی می باشند و برای رسیدن به کارآفرینی به جای گسترش ایده ها در درون سازمان، اقدام به خرید شرکت هایی می کنند که دارای دانش اختصاصی یا محصولات مورد قبول هستند. علاوه برخرید اینگونه شرکت ها، ادغام، سرمایه گذاری مشترک و دریافت لیسانس از دیگر راه های استفاده از منبع نوآوری این شرکتها می باشد.
کارآفرینی انکوباتیو
دستیابی به ایده از هر منبعی که باشد، چه درون سازمانی، چه از راه خرید و یا تقلید ایده، در مرحله بعد باید ایده را گسترش داد و برای تجاری سازی آن اقدام کرد که در این مرحله معمولا سرمایه، سازمان وگروه خاص مورد نیاز می باشد. تا نمونه های اولیه را آزمایش کرده و شروع به ساخت آن کنند. برای این کارگروه های پروژه با برنامه های اجرایی قوی تجهیز می شوند و از آنها انتظار دارند تا یک ایده را پرورش دهندو یک محصول تجاری بسازند. در این روش معمولا پروژه های کمتری موفق هستند و گروه های پروژه به ندرت مسئول شکست می باشند و معمولا برای موفقیت نیز انعامی نخواهند گرفت.
کارآفرینی فرصت گرا
در این مرحله به گروه پروژه آزادی عمل بیشتری می دهند تا بتوانند فرصت های درون سازمانی و برون سازمانی را راحت تر پیگیری کنند. کنترل های رسمی سلسله مراتبی از گروه پروژه برداشته می شودو محیط کاری آنها به صورت نیمه مستقل اداره می کنند. آنان خود اقدامات، تصمیمات و بودجه خود را مدیریت خواهند کرد و سعی در به نتیجه رساندن پروژه هایشان می شود.
کارآفرینی سازمانی چه مزایایی دارد؟
این موضوع را میتوان از دو جنبه بررسی کرد. یکی مزایایی که برای کارآفرین دارد و دیگری مزایایی که برای سازمان به دنبال خواهد داشت. بنابراین دو جنبه را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
. مزایای کارآفرینی سازمانی برای کارآفرین
کارآفرینی سازمانی این فرصت را برای کارمند کارآفرین فراهم میکند تا به آماده سازی مقدمات کارآفرینی در آینده و در کسب و کار خود بپردازد. در واقع بسیاری از امکانات و منابع شامل ارتباطات، تجهیزات و منابع در سازمانها وجود دارند که کارآفرینان میتوانند از آنها برای پیشبرد ایدههای آیندهی خود استفاده کنند. به علاوه انجام وظایف محول شده توسط سازمان موجب افزایش دانش، تخصص، مهارت و تجربه کارکنان میشود. اجرای یک ایده موثر در کنار مشارکت سازنده با یک سازمان موجب افزایش اعتماد به نفس و رضایت شغلی کارکنان میشود. به علاوه این امکان را در اختیار کارآفرین قرار میدهد که تواناییها و ایدههای خود را پیش از قرار گرفتن در محیط خارج از سازمان، با ریسک کمتر مورد محک و آزمایش قرار دهد.
. مزایای کارآفرینی سازمانی برای سازمان
شاید بتوان گفت مزایای کارآفرینی سازمانی بیش از آنکه برای کارآفرین باشد، متوجه سازمان خواهد شد. اجرای ایده های کارکنان توسط سازمان در صورت موفقیت به رشد و توسعه سازمان و ایجاد فرصتهای پیشرفت منجر میشود. در نهایت نوآوری و پیشرفت صورت گرفته به نام سازمان ثبت میشود. در نهایت نتیجه هرچه که باشد، چه تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت جدید یا ورود به بازارهای جدید یا انجام بهینه تر فرایندها، افزایش سرعت تصمیمگیری و غیره، نتیجهی آن افزایش رضایت مشتریان، فروش و سود بیشتر برای سازمان خواهد بود.
به علاوه سازمانهایی که دارای فرهنگ و سیستم حمایت از کارآفرینان درون سازمانی هستند، در مقایسه با سازمانهایی که به چنین امری اهمیت نمیدهند، دارای کارکنان راضیتر و سیستم منابع انسانی مستحکمتر و غنیتر خواهند بود. روشن است که سرمایه انسانی بهتری به این سازمانها جذب میشوند و در آن باقی میمانند. چون کارکنان فرصت رشد و نوآوری و کسب دانش و مهارتهای جدید را برای خود هموار میبینند.
فواید کارآفرینی سازمانی
فواید کارآفرینی سازمانی را میتوان از دو بعد شخص کارآفرین و سازمان مورد بررسی قرار داد. کارآفرینی سازمانی برای هرکدام از این دو مورد فواید خاصی دارد. در برخی موارد فعالیتهایی که در سازمان انجام میشود بیشتر برای سازمان منفعت دارد و ممکن است برای شخص هیچ سودی نداشته باشد، اما کارآفرینی سازمانی برای هر دوطرف دارای منافع مهمی است.
فواید کارآفرینی سازمانی برای شخص کارآفرین
بسیاری از کارآفرینانی که برای فرد دیگری مشغول بکار هستند، اقدام به فراهمسازی مقدمات کارآفرینی کسب و کار خود میکنند. کارآفرین درون سازمان بودن این امکان را در اختیار فرد قرار میدهد تا ارتباطات، تجهیزات و منابع سازمان برای پیشبرد ایده خود بهرهمند شود. این مهم موجب میشود تا فرد علاوه بر انجام وظایف محول شده سازمان، اقدام به افزایش مهارت و دانش خود کند. هنگامی که شخص مشاهده کند مشارکتی سازنده و حائز اهمیت در سازمان دارد و میتواند تاثیرات مثبتی بر فعالیتها، فرآیندها، تولیدات و خدمات سازمان داشته باشد سبب افزایش اعتماد به نفس و رضایت شغلی میشود. با تمامی این موارد در برخی موارد مدیران سازمانها برنامه مشخصی برای کارآفرینی سازمانی ندارند و شخص کارآفرین حمایت نکنند.
فواید کارآفرینی سازمانی برای سازمان
همان طور که بیان شد کارآفرینی سازمانی برای شخص کارآفرین مزایای مهمی را به همراه دارد، اما آیا برای سازمان نیز منفعتی دارد؟ به طبع جواب این سوال بله است، حتی در برخی موارد میتوان گفت بیشترین منفعتی که کارآفرینی سازمانی ایجاد میکند متوجه سازمان میشود. بهعنوان مثال تمامی فرآیندها و نوآوریهای صورت گرفته توسط کارآفرین به نام سازمان به ثبت میرسد. چنانچه ایدههای و طرحهای فرد یا تیم به موفقیت برسد منجر به ایجاد فرصتها و در برخی موارد محصولات جدید میشود. این مهم میتواند ترقی و پیشرفت سازمان را به همراه داشته باشد. همچنین میتواند سبب راه یابی سازمان به بازارهای جدید شده و رضایت مشتریان را جلب نماید. سازمانهایی که از کارآفرینان درون سازمانی حمایت میکنند، به مراتب نسبت به سازمان هایی که از این مهم غافل هستند، مستحکم تر و غنی تر میباشند. این سازمان ها در جذب افراد مستعد و کارآمد و نگه داری از آنها بسیار موفق تر هستند. کارکنان این سازمان ها به واسطه ایجاد شرایط رشد و کسب مهارت جدید با طرح ایده ها و ابتکارت مختلف، رضایت شغلی بیشتری دارند.
فرآیند و ویژگی های کارآفرینی سازمانی
خلق ایده
زمانی که افراد بر روی یک ایده جدید تمرکز میکنند، در واقع فرآیند کارآفرینی سازمانی آغاز شده است. با توجه به همین دیدگاه، افرادی که ایده هایشان را به واقعیت تبدیل میکنند، کارآفرین سازمانی نامیده میشوند.
کارآفرینان باید ایده مناسبی را از میان چندین ایده انتخاب کنند. با توجه به اینکه کارآفرینان ممکن است به طور همزمان چند ایده را در ذهن داشته باشند، باید یک ایده خوب برای شرکت، بازار و خود کارآفرین مناسب باشد را انتخاب کنند.
ایده کارآفرینانه زمانی مناسب و هماهنگ با بازار است که، نیازهای واقعی مشتریان را به درستی تشخیص دهد. ایده همچنین باید متناسب با فرهنگ سازمانی بوده تا به سودآوری و رشد منتهی شود. مهم تر از همه ایده باید با مهارت ها و تجربیات کارآفرینان هماهنگ باشد.
توسعه ایده
در این مرحله، کارآفرین سازمانی مفهوم جدید را توسعه داده تا تثبیت شده و ارزش بیشتری به آن اضافه شود.
ارزیابی و تست ایده
در گام بعد، تحقیق و پژوهش بر روی ایده انجام شده و پتانسیل موفقیت ایده جدید ارزیابی و نتایج آن بررسی می شود.
تلاش برای جلب حمایت و پشتیبانی
دسترسی به منابع، بودجه و یا حمایتهای دیگر تنها با جلب حمایت و پشتیبانی همکاران و خصوصا مدیران سازمان امکان پذیر میشود. کارآفرین سازمانی باید بتواند اعضا را متقاعد کرده و به آنها انگیزه همکاری و پشتیبانی دهد.
کسب تاییدیه های نهایی
تاییدیه ها و مجوزهای لازم برای اجرای اقدامات جدید در راه ایده جدید به معنی جمع بندی و مستند سازی نمایی است. هرچند، زمانی که سازمان از فرهنگ کارآفرینی درون سازمانی مناسبی برخوردار باشد، الزام به اخذ مجوزها کمرنگ تر می شود اما نهایتا باید این تاییدیه ها اخذ گردند.
اجرا و اصلاحیه های در مسیر
پس از اجرای ایده جدید باید نتایج حاصل از انجام پروژه ارزیابی و تحلیل و بررسی شود. یافتههای این ارزیابی میتواند برای بهبود مسیر و حتی پروژههای آینده نیز مفید باشد.
آموزش کارآفرینی سازمانی
در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش میباشد. سازمان بینالمللی کار (ILO) به منظور ارتقاء کارآفرینی مدیران صنایع کوچک، برنامههای آموزشی و مشاورهای با عنوان SIYB در کشورهای مختلف بوجود آورده است. این برنامهها که عملکرد مؤسسات کوچک اقتصادی را بهبود میبخشد برحسب توانایی مدیران صنایع کوچک و نوع فعالیت طراحی شدهاند.
قابل توجه است که با طی دوره SIYB، ۹۰ درصد شرکتکنندگان با اصول اولیه کسب و کار آشنا شدهاند و ۵۰ درصد از کارآفرینان مهارتهای خاص مدیریتی را فرا گرفتهاند. در حال حاضر ILO در ۷۰ کشور دنیا برنامه SIYB را که هدف آن رشد کارآفرینی در صنایع کوچک است به اجرا آورده کارآفرینی در صنایع کوچک است به اجرا آورده است.
ایران طرح آموزش کارآفرینی را در سال ۱۳۶۷ ارائه نمود و همزمان با تدوین نظام جدید آموزشی، در سال ۱۳۶۸ «کارآفرینی» را به عنوان یکی از دروس رشته کار و دانش پیشنهاد کرد. در طرح آموزش کارآفرینی سازمانی تأکید شده است که «آموزش برای ایجاد اشتغال با مزد» دیگر تنها راه حل مقابله با مشکل فزاینده بیکاری نبوده و قلمرو آموزش از فرهنگ «برای دیگران کار کردن» فراتقلمرو آموزش از فرهنگ «برای دیگران کار کردن» فراتر رفته است.
کسب مهارتهای کارآفرینی سازمانی
برای کسب مهارت های کارآفرینی سازمانی موارد مختلفی را می توان نام برد. برخی از مهم ترین آنها به شرح زیر است.
توسعه مهارت های فردی
یکی از مهم ترین عواملی که در ایجاد کارآفرینی سازمانی نقش موثری دارد، توسعه مناسب مهارت های فردی است. این عمل باید در راستای فعالیت های سازمانی و با هدف کسب مهارت های کارآفرینی سازمانی انجام شود. کارآفرینان سازمانی باید در حل مشکلات و رفع چالش های ایجاد شده تبحر داشته باشند. همچنین در ارائه طرح ها و ایده های خود شهامت به خرج دهند.
کارمندان باید آموزشهای لازم در خصوص ارزیابی ریسک ایده های مطرح شده را ببینند تا بروز آسیب و خسارت های احتمالی جلوگیری کنند. باید به این نکته توجه کرد که هیچگاه تضمین قطعی برای به ثمر نشستن ابتکارات وجود ندارد و این امر نباید مانع از رسیدن به اهداف شود. باید از این منظر به موضوع نگاه کرد که هر شکست تجربه ای تازه بوده که میتواند در رسیدن به هدف کمک شایانی کند. البته حمایت سازمان از کارآفرینی سازمانی حتی هنگام شکست نیز بسیار در روحیه و افزایش عزت نفس کارمندان تاثیر دارد و میتواند نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد.
پرورش ایده ها
یکی دیگر از مهارت های لازم کارآفرینی سازمانی پرورش ایده ها است. کارآفرینان سازمانی باید همیشه در پی ایجاد راه های جدید و بهتر برای انجام کارها باشند. در بسیاری از موارد فرصت ها در شکل مشکلات و چالش ها خود را نشان میدهند. یکی از اهداف اصلی کارآفرینی سازمانی رفع مشکلات و چالش ها است. کارآفرینان میتوانند با ارائه راه های مناسب در هنگام بروز مشکلات، خود را در مرکز توجه قرار دهند.
این امر میتواند سبب هموارسازی و رفع سخت گیرهای مدیریت در طرح های بعدی و ایده های جدید شود. در واقع هنگامی کارمند بتوانند مشکلات ایجاد شده و حساس سازمان را به ارائه راه حل های کاربردی برطرف سازد، در آینده میتواند به راحتی بر روی ایده های جدید خود کار کند. برای دستیابی به این موارد ارزشمند با از تمامی خلاقیت و ابتکار خود استفاده کرده و سعی در پرورش ایده های جدید بود، ایده هایی که با هدف پیشرفت و توسعه سازمان شکل گیرند.
پشتکار قوی
ناامید هیچ جایگاهی ندارد و نباید هیچگاه از ایده های خود ناامید شد. در برخی موارد افراد با اولین مواجه با شکست تمام امید خود را از دست میدهند و از ارائه طرح ها و ایده های جدید خود سرباز میزنند. عمل به این موارد بار منفی بسیاری را به همراه دارد. به هنگام ارائه طرح باید تمامی جوانب آن را به درستی سنجید و از نظرات و پیشنهادات اعضای تیم یا مدیریت غافل نشد.
باتوجه به موارد بیان شده می توان این نتیجه مهم را کسب نمود که توجه و حمایت از کارآفرینی سازمانی نتایج مثبتی را برای سازمان و کارمند به همراه دارد.
نتیجه گیری
کارآفرینی به معنای فرآیند و پدیده خلاقیت و نوآوری عرضه شده (تجاری شده) و کارآفرینی به معنای یک رشته علمی. رشته کارآفرینی عبارت است از مطالعه و پدیدههای کارآفرینی. رشته کارآفرینی ماهیتی میان رشتهای و چند رشتهای دارد و بیشترین ارتباط را با رشته مدیریت و رشته خلاقیت شناسی دارا میباشد.
رشته علمی کارآفرینی تحت عنوان مدیریت کارآفرینی، مهندسی کارآفرینی و نیز کارآفرینی شناسی نیز نامیده میشود. از این جهت که ماهیت فرآیند کارآفرینی، فرایند خلاقیت و نوآوری است و مجموعه فرایندهای آن ماهیت طراحی و مهندسی نرمافزاری دارد لذا کارآفرینی میتواند به عنوان یکی از زیر شاخهها یا گرایشهای تخصصی علم میان رشتهای و چند رشتهای خلاقیت شناسی یا خلاقیت و نوآوری شناسی محسوب گردد.
با آشکار شدن مفهوم کارآفرینی به ویژه مفهوم کارآفرینی سازمانی و ضرورت آن در توسعه سازمان و جامعه، تردیدی در تربیت کارآفرینان سازمانی جهت تحقق این هدف بزرگ باقی نمی ماند. باتوجه به اینکه در تاکید بر اهمیت کارآفرینی سازمانی، کارآفرینانی سازمانی به عنوان موتور نیرومند توسعه سازمان و جامعه خود شناخته شدند، آنچه اهمیت حیاتی پیدا میکند، روشن کردن و به راه انداختن این موتورها جهت توسعه است. برای روشن شدن موتور، کافی است استارت زده شود ولی برای استمرار فعالیت آن باید همواره به آن سوخت رسانی شود و شرایط جهت فعالیت بی نقص آن مهیا گردد. برای تداوم این حرکت باید با پرورش آنان از طریق اقداماتی مانند حمایت مدیریت، ایجاد تفکر استراتژیک کارآفرینی، ایجاد عوامل ساختاری و بستر فعالیت مستمر را فراهم کرد.